معنی آیین

آیین
معادل ابجد

آیین در معادل ابجد

آیین
  • 71
حل جدول

آیین در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

آیین در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • رسم، روال، روش، شیوه، عادت، منوال، دین، شرع، شریعت، طریقت، کیش، مذهب، طریقه، مسلک، مشرب، نحله، سنت، قاعده، قانون، مراسم، مقررات، نظم، هنجار، آذین‌بندی، جشن، زیب، زینت، شهرآرایی، آداب‌دانی، اتیکت، ادب، تشریفات، نزاکت، سر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

آیین در فرهنگ معین

  • رسم، عادت، معمول، متداول، مرسوم، سنت، شیوه، روش، کردار، قاعده، قانون، سامان، اسباب، زیب، زینت. 8- فر، شکوه، مذهب، کیش، تشریفات، طبیعت، نهاد، فطرت، شهرآرای، جشن [خوانش: [په. ] (اِ. ) = آئین: ]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

آیین در لغت نامه دهخدا

  • آیین. (اِ) سیرت. رسم. (صراح). عرف. طبع. عادت. داب. (دهار). آئین. شیمه. روش. دَیْدَن. خلق. خصلت. خو. خوی. منش:
    سیرت اوبود وحی نامه بکسری
    چونکه به آئینْش پندنامه بیاکند.
    رودکی.
    همه شب بدی خوردن آیین او
    دل مهتران پر شد از کین او.
    فردوسی.
    مزن رای جز با خردمند مرد
    ز آیین شاهان پیشین مگرد.
    فردوسی.
    ترا دانش و هوش و رای است و فر
    بر آیین شاهان پیروزگر.
    فردوسی.
    دگر آنکه آیین شاهنشهان
    بیاموخت از شهریار جهان.
    فردوسی. توضیح بیشتر ...
  • آیین. (اِخ) نام دهی به نزدیک غار مومیائی. (برهان). صحیح آبین است: و بقربه قریه تسمی آبین. فینسب الیها و یقال موم آبین. معنی اسمه شمعالماء. (الجماهر بیرونی). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

آیین در فرهنگ عمید

  • طریق، روش: چنین است آیین گردنده‌دهر / گهی نوش بار آورد، گاه زهر (فردوسی: ۸/۵۱)،
    [قدیمی] رسم و عادت، سنت: نباید به رسم بد آیین نهاد / که گویند لعنت بر آن کاین نهاد (سعدی۱: ۷۱)،
    نظم و قاعده،
    کیش، مذهب،
    [قدیمی] زیب، زینت، آرایش،
    * آیین جمشید: (موسیقی) یکی از سی لحن باربد،
    * آیین دادرسی: (حقوق) مجموعۀ قوانین و مقرراتی که برای رسیدگی به دعاوی حقوقی و کیفری باید از طرف دادگاه‌ها و اصحاب دعوی رعایت شود، اصول محاکمات،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

آیین در فارسی به انگلیسی

نام های ایرانی

آیین در نام های ایرانی

  • دخترانه و پسرانه، دین مذهب عادت رسم روش، نام روستایی در استان فارس. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

آیین در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

آیین در فرهنگ فارسی هوشیار

  • رسم و عادات، دستور، روش
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید