معنی آی
فرهنگ عمید
برای اظهار درد به کار میرود: آی سرم،
(حرف ندا) برای مخاطب ساختن به کار میرود: آی بچه! چه کار میکنی؟،
برای دعوت به کار میرود: آی بستنی،
برای بیان افسوس و حسرت به کار میرود: آی دریغ، آی دریغا،
برای هشدار به کار میرود: آی! با کی بودی؟،
فارسی به انگلیسی
Drat, Oh
لغت نامه دهخدا
آی. (صوت) صوتی است نشانه ٔ ضجرت از درد: آی دلم. آی سرم. || نشانه ٔ حسرت و دریغ:
آی دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی.
رودکی.
|| (حرف ندا) حرف ندا و خطاب، چون اِی ! || (فعل امر) امر از آمدن: تو چنانکه آواز ترا بشنوند با من در سخن آی. (کلیله و دمنه).
آی. (ع اِ) ج ِ آیت و آیه.
آی بابا
آی بابا. (اِخ) (از: ترکی آی، ماه + فارسی بابا، پدر) نامی است که مادران ماه را دهند آنگاه که کودکان شیرخواره ٔ خود را با نشان دادن ماه بازی دهند.
آی درویش
آی درویش. [دَرْ] (اِخ) نام تیره ای از ترکمانان ایران، ساکن شمال غربی سنگر.
فرهنگ معین
حل جدول
حرف درد
نام های ایرانی
ترکی به فارسی
ماه
گویش مازندرانی
از اصواتی که به هنگام درد ادا شود
فرهنگ فارسی هوشیار
کلمه حسرت و افسوس
معادل ابجد
11