معنی آهوناک

لغت نامه دهخدا

آهوناک

آهوناک. (ص مرکب) معیوب. معیب.

حل جدول

آهوناک

معیوب


معیوب

آهوناک

فرهنگ عمید

آهوناک

آهومند


آهومند

دارای عیب و نقص، عیب‌دار، معیوب، آهوناک: ز پیری مغزت آهومند گشته‌ست / ز گیتی روزگارت درگذشته‌ست (فخرالدین‌اسعد: ۵۸)،
بیمار،

فرهنگ فارسی هوشیار

آهوناک

معیوب (صفت) معیوب دارای عیب.

معادل ابجد

آهوناک

83

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری