معنی آهوان

لغت نامه دهخدا

آهوان

آهوان. [هَُ] (اِ) ج ِ آهو:
همه مرگ رائیم پیر و جوان
که مرگ است چون شیر و ما آهوان.
فردوسی.

آهوان. [هَُ] (اِخ) نام محلی کنار راه سمنان بدامغان، میان تیلستان و کلاته یعقوب در 266 هزارگزی طهران.

فرهنگ فارسی هوشیار

آهوانه

مانند آهوان چون آهو.


ظبا

(اسم) جمع ظبی آهوان.


ظب

(اسم) جمع ظبی آهوان.


یعافیر

(تک: یعفور) : آهوان گوسالگان


ظبیات

(اسم) جمع ظبی ظبیه آهوان.


غزلان

(تک: غزال) آهو برگان آهوان


ظبا ء

(اسم) جمع ظبی آهوان. (تک: ظبی) آهوان (تک: ظبه) دم شمشیرها لبه ی شمشیر ها نوک نیزه ها

فرهنگ عمید

آهوانه

مانند آهو، همچون آهوان،

معادل ابجد

آهوان

63

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری