معنی آزمایشگاه
لغت نامه دهخدا
آزمایشگاه. [زْ / زِ ی ِ] (اِ مرکب) جای آزمایش. مورد آزمایش. محل امتحان.
فارسی به انگلیسی
Laboratory
فارسی به ترکی
laboratuvar
حل جدول
لابراتوار
ازوسایل آزمایشگاه
بوته
آزمایشگاه فضایی
اسکایلاب
ظرف آزمایشگاه
ارلن
تیغه آزمایشگاه
لام
ترشی آزمایشگاه
اسید
ورقه نازک آزمایشگاه
لام
بازیگر فیلم آزمایشگاه
باران کوثری، افشین هاشمی، رامبد جوان، شبنم مقدمی
از وسایل آزمایشگاه
بشر
ارلن
فرهنگ فارسی هوشیار
محل امتحان، جای آزمایش، لابراتوار
فارسی به ایتالیایی
laboratorio
فرهنگ معین
محلی مجهز به وسایل لازم برای انجام تجارب علمی به وسیله متخصصان یا دانشجویان. لابراتوار، محلی برای آزمایش، محل تجربه کردن،
فرهنگ عمید
جایی که در آن آزمایشهای علمی و فنی به عمل آورند و ادوات آزمایش در آنجا فراهم باشد، لابراتوار،
معادل ابجد
385