معنی آخری

لغت نامه دهخدا

آخری

آخری. [خ ِ] (ص نسبی) در محاوره ٔ عامه بجای آخرین به معنی پسین.

فارسی به انگلیسی

حل جدول

آخری

پسین


فینال

آخری، نهایی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آخری

پسین، دیگر

مترادف و متضاد زبان فارسی

آخری

اخیر، آخرین، انتهایی، واپسین،
(متضاد) اولی


انتهایی

آخری، آخرین، پایانی، نهایی


پایانی

آخری، انتهایی، غایی، نهایی،
(متضاد) آغازین

گویش مازندرانی

آخری

نام مرتعی در آمل

فرهنگ فارسی هوشیار

آخری

واپسین (صفت) آخرین واپسین.


اخیر

آخری


نهائی

آخرین، نهایی، آخری، پایانی

انگلیسی به فارسی

latter

آخری

معادل ابجد

آخری

811

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری