معنی آتشخانه

فارسی به انگلیسی

آتشخانه‌

Firebox, Kiln

واژه پیشنهادی

آتشخانه

کوره

گلخن

تون

فرهنگ فارسی هوشیار

آتشخانه

(اسم) جای روشن کردن آتش، کوره، قسمتی از سماور کشتی راه آهن که آتش در آنست، آتشکده آتشگاه، لوله تفنگ، مجموع سلاحهای آتشین از توپ و تفنگ و مانند آنها.


کنست

آتشکده، آتشخانه


گلخن

آتشخانه حمام

انگلیسی به فارسی

stokehold

اتاق آتشخانه کشتی

گویش مازندرانی

تونک

آتشخانه ی حمام های قدیمی

مترادف و متضاد زبان فارسی

آتشکده

آتشخانه، آتشگاه، آذرکده، آذرگاه، عبادتخانه، معبد


تون

آتشخانه گرمابه، آتشدان‌حمام، گلخن، تار،
(متضاد) پود

معادل ابجد

آتشخانه

1357

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری