vderkorn به فارسی | دیکشنری سوئدی

vderkorn
  • بو، عطر، ردشکار، سراغ، سررشته، پی، رایحه، خوشبویی، ادراک، بوکشیدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر