svullen به فارسی | دیکشنری سوئدی

svullen
  • بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده، متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن، بادکرده، اماس دار، متورم، متسع، پر طمطراق،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر