sjukt به فارسی | دیکشنری سوئدی

sjukt
  • ناخوش، بیمار، ناساز، ناتندرست، مریض، مریض شدن، کیش کردن، جستجوکردن، علا مت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده، برانگیختن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر