orm به فارسی | دیکشنری سوئدی

orm
  • مار، ماربزرگ، ابلیس، صورت فلکی حیه، مار، دارای حرکت مارپیچی بودن، مارپیچی بودن، مارپیچ رفتن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر