observera به فارسی | دیکشنری سوئدی

observera
  • رعایت کردن، مراعات کردن، مشاهده کردن، ملا حظه کردن، دیدن، گفتن، برپاداشتن (جشن و غیره)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر