misshumr به فارسی | دیکشنری سوئدی

misshumr
  • رنجیدن، قهر کردن، اوقات تلخی کردن، ترساندن، اماس کردن، تغیر، عصبانیت، غضب، قوز، گوژ، کوهان، برامدگی گرد، پیاده روی، قوز کردن، تروشرویی کردن، روی کول انداختن، کج خلقی، اوقات تلخی، خشم، غیظ، قهر،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر