lutning به فارسی | دیکشنری سوئدی

lutning
  • قیر، پرتاب، ضربت باچوگان، نصب، استقرار، اوج پرواز، اوج، سرازیری، جای شیب، پلکان، دانگ صدا، زیروبمی صدا، استوارکردن، خیمه زدن، برپاکردن، نصب کردن، توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن، توپ را زدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر