kyckling به فارسی | دیکشنری سوئدی
kyckling
-
جوجه مرغ، پرنده کوچک، بچه، مردجوان، ناازموده، ترسو، کمرو،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.