fngsla به فارسی | دیکشنری سوئدی

fngsla
  • زنجیر کردن، در زنجیر نهادن، محکم نگاه داشتن، مقید ساختن، بنده کردن، بغلا می دراوردن، شیفته کردن، اسیرکردن، مفتون ساختن، در زندان نهادن، زندانی کردن، حبس کردن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر