معنی پنیرمایه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

مایه‌ای که برای تهیه کردن پنیر از معدۀ پستانداران جوانی که هنوز شیر می‌خورند یا داروهای دیگر درست می‌کنند. δ چوپانان پستاندار نوزادی که هنوز علف نخورده را می‌کُشند و شکمبه‌اش را درمی‌آورند و مقداری شیر در آن می‌ریزند و آویزان می‌کنند تا خشک شود. بعد مقدار کمی از آن را در کیسۀ کوچکی می‌کنند و نگاه می‌دارند. هروقت بخواهند پنیر درست کنند آن کیسه را در ظرف شیرِ گرم‌کرده فرومی‌برند و شیری را که به خود جذب می‌کند فشار می‌دهند که در ظرف بریزد و مخلوط شود پس از چند ساعت آن شیر تبدیل به پنیر می‌شود،

حل جدول

کیموزین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر