معنی سگک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سگک. [س َ گ َ] (اِ مصغر) مصغر سگ. (ناظم الاطباء) (برهان) (شرفنامه) (آنندراج). || گیاهی باشد که بار و میوه ٔ آن گرهی است کوچک و پرخار که در جامه آویزد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || نوعی از قلاب. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(سَ گَ) (اِمصغ.) نوعی قلاب چهار - گوش یا نیم دایره یا گرد برای بستن کفش، کیف، کمربند و...

فرهنگ عمید

حلقۀ کوچک یا قلاب فلزی که برای بستن کمربند، کفش یا تزیین به کار می‌رود،
[مصغر سگ] سگ کوچک،

حل جدول

قفل کمربند

اصطلاحی در کشتی

بخشی از کمربند

اصطلاحی در کشتی، بخشی از کمربند

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) سگ کوچک، نوعی قلاب چهار گوش یا نیم دایره که برای بستن کفش پوتین و کمر بند لباس به کار رود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر