معنی رنگین کمان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رنگین کمان.[رَ ک َ] (اِ مرکب) قوس قزح. (از برهان قاطع). به معنی قوس قزح است که آن را کمان شیطان می گفته اند. (آنندراج). آژفنداک. رجوع به آژفنداک شود:
ابر آمده از هر طرف، رنگین کمان کرده به کف.
خاقانی (از آنندراج).

فرهنگ معین

(~. کَ) (اِمر.) قوس قزح.

فرهنگ عمید

کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می‌شود، قوس‌وقزح، کمان رستم، کمان بهمن، کمان سام، آزفنداک، آژفنداک، آفنداک، کرکم، کلکم، نوس، نوسه، نوشه، سویسه، سرویسه، تربسه، تربیسه، ترسه، سدکیس، شدکیس، سرکیس، اغلیسون، تیراژه، تیراژی، رخش،

حل جدول

قوس قزح، نوس، سَرویسه، ادینده، سدکیس، تیراژه

تیراژه

قوس قزح

نوس

سرکیس

قوس قزح، نوس

افنداک

سَرویسه

قوس قزح

نوس

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) قوس و قزح آزفنداک.

پیشنهادات کاربران

درونه

ایرسا

ایرسا

کرکم

آفنداک، کرکم، کلکم، نوسه، سویسه، سرویسه، تربسه، ترسه، شدکیس، اغلیسون،

نوس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری