معنی جلال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

بزرگی، عظمت، شکوه. [خوانش: (جَ) [ع.] (اِمص.)]

فرهنگ عمید

بزرگی، بزرگواری،
عزت، شکوه،

حل جدول

ابهت

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شکوه

کلمات بیگانه به فارسی

فر

مترادف و متضاد زبان فارسی

احتشام، بزرگی، جاه، جبروت، حشمت، شکوه، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مجد

فرهنگ فارسی هوشیار

ورز مهستی ستر گش بر زناکی (اسم) بزرگی بزرگواری عظمت، شکوه. بزرگ، معظم چیزی، قوت، شوکت، جاه

فرهنگ فارسی آزاد

جَلال، بزرگی، بزرگواری، عظمت قدر و مقام، عزت و رفعت، در اصطلاح عرفانی بغیر از معانی مزبور، «پنهان بودن حق از انظار» نیز آمده است (بذیل جَلالَت نیز مراجعه شود.)،

جَلال، نام اولین روز هفته (شنبه) و نیز نام دومین ماه در تقویم بهائی است که از 20 فروردین برابر 19 اپریل آغاز می گردد،

پیشنهادات کاربران

هیبت

شوکت-ابهت-دبدبه-کبکبه-

حشمت-مهابت-بزرگی

فر ، جبروت ، شکوه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری