جسد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
کالبد، بدن، در فارسی: جسم انسان مرده، جمع اجساد. [خوانش: (جَ سَ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
جسم انسان یا حیوان مرده،
تن، بدن،
حل جدول
نعش
پیکر مرده
فرهنگ واژههای فارسی سره
پیکر، مردار
کلمات بیگانه به فارسی
پیکر
مترادف و متضاد زبان فارسی
تن، جنازه، کالبد، لاش، لاشه، میت، نعش
فرهنگ فارسی هوشیار
تن و بدن
فرهنگ فارسی آزاد
جَسَد، جسم- تن- خون خشک شده- زَعْفَران (جمع:اَجْساد)،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.