کوره در حل جدول

کوره

کوره

  • آتشدان

  • محفظه‌ای برای ذوب فلزات، محفظه‌ای در بخاری و آب‌گرمکن، آتشخانه

  • آتشدان سرپوشیده، تون حمام، کانون آتش‌فروزی آهنگران

  • آتشدان، آتشدان سرپوشیده، تون حمام، کانون آتشفروزی آهنگران، محفظه ای برای ذوب فلزات، محفظه ای در بخاری و آبگرمکن، آتشخانه

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی کوره در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • کوره (فرهنگ معین): ده (~. دِ) (اِمر.) ده کم جمعیت که چندان آبادی نداشته باشد.
  • کوره (تعبیر خواب):
    ۱ـ دیدن کوره روشن در خواب، نشانه سعادت و خوشبختی است. اما اگر کوره ای خاموش و خراب در خواب ببینید، نشانه آن است که با فرزندان مشکل پیدا خواهید کرد.

    ۲ـ اگر خواب ببینید در کوره ای می افتید، نشانه آن است که رقیبی در کشمکش کار شما را شکست می دهد - آنلی بیتون
  • کوره‌ (فارسی به انگلیسی): Furnace, Oven
  • کوره (لغت نامه دهخدا): کوره. [رَ / رِ] (اِ) آتشگاه آهنگری و مسگری. (برهان). به معنی آتشدان زرگر و آهنگر و امثال آنها. (آنندراج).آتشگاه آهنگری و مسگری و زرگری و جز آن. (ناظم الاطباء). آتشدان آهنگر. کلانه ٔ آهنگر. تنور آهنگر. اتون. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در اوراق مانوی (پهلوی) کورک (تنور، کوره)، اکدی کورو و در عربی «کور...کوره ٔ آهنگران ...ادامه مطلب...
  • کوره (فارسی به عربی): طباخ، فرن، مدخنه
  • کوره (فرهنگ عمید): آتشدان، جای افروختن آتش،
    جای گداختن شیشه یا آهن،
    جای پختن سفال، آجر، و گچ، پزاوه، داش،
  • کوره (مترادف و متضاد زبان فارسی): آتشگاه، تنور، شهرستان، شهر، ناحیه، آبکند، مسیل
  • کوره (گویش مازندرانی): لایه ی چرک، کوره ی آتش، بخاری
  • کوره (فرهنگ فارسی هوشیار): آتشگاه آهنگری و مسگری و بمعنی بخش و حصه
  • کوره (فارسی به آلمانی): Darre (f), Herd (m), Ofen (m)