معنی اسم فریاد در فرهنگ نامها

فریاد

فریاد

  • دخترانه و پسرانه، یاری خواستن با صدای بلند، بانگ، رسا، آواز بلند

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی فریاد در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • فریاد (فرهنگ معین): (فَ) (اِ.) بانگ، آواز بلند.
  • فریاد (فارسی به انگلیسی): Agony, Bark, Call, Cry, Exclamation, Howl, Hue, Outcry, Scream, Shout, Whoop, Yell
  • فریاد (لغت نامه دهخدا): فریاد. [ف َرْ] (اِ) در زبان پهلوی فری یات به معنی دوست و تکیه و اتکاء و نیز فرهات به معنی یاری، در فارسی باستان ظاهراً فرزاتی مرکب از پیشاوند فرا و دا که به معنی پیش بردن است، در افغانی و ترکی فِریاد و رویهم به معنی یاری خواستن با آواز بلند و شکایت با آوای رساست. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). آواز بلندی که در دادخواهی و ا ...ادامه مطلب...
  • فریاد (فارسی به عربی): آهه، بکاء، حی، خطاف، صراخ، صیاح، صیحه، نعیق
  • فریاد (فرهنگ عمید): بانگ، آواز بلند،
    [قدیمی، مجاز]. پناه،
    * فریاد برآوردن: (مصدر لازم) ‹فریاد برداشتن› آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن،
    * فریاد خواستن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] یاری‌ خواستن، داد خواستن،
    * فریاد رسیدن: (مصدر متعدی) [مجاز] به ‌فریاد رسیدن، به ‌داد کسی رسیدن، مدد کردن،
  • فریاد‬ (فارسی به ترکی): feryat
  • فریاد (حل جدول): غریو
  • فریاد (مترادف و متضاد زبان فارسی): بانگ، جیغ، خروش، دادوبیداد، زوزه، شیون، صیحه، ضجه، عربده، غریو، غلغله، فغان، غیه، ناله، نعره، نفیر، ولوله، هیاهو
  • فریاد (واژه پیشنهادی): دهاز
  • فریاد (گویش مازندرانی): فریاد
  • فریاد (فرهنگ فارسی هوشیار): آواز بلندی که در دادخواهی و استعانت برآرند
  • فریاد (فرهنگ پهلوی): صدای رسا، تخلص شاعری هندی
  • فریاد (فارسی به ایتالیایی): grido
  • فریاد (فارسی به آلمانی): Heulen, Schrei (m), Schreien, Weinen