مترادف و متضاد زاهد

زاهد

زاهد

  • باتقوا، پارسا، پرهیزگار، عابد، متشرع، متعبد، متقی، معتکف، ناسک،

    (متضاد) بی‌تقوا

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی زاهد در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • زاهد (فرهنگ معین): (هِ) [ع.] (ص.) پارسا، عابد، آن که دنیا و خوشی های آن را برای آخرت ترک می گوید.
  • زاهد (فارسی به انگلیسی): Ascetic, Devout, God-Fearing, Godly, Pious, Prayerful
  • زاهد (لغت نامه دهخدا): زاهد. [هَِ] (ع ص، اِ) آنکه چیزی را ترک گوید و از آن اعراض کند. (از اقرب الموارد). || آنکه دنیا را برای آخرت ترک کند. (المنجد). آنکه خواهش و رغبت دنیا ندارد و از مال و جاه و ناموس تعلق نگیرد. (لطائف اللغات) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج). در اصطلاح سالکان، زاهد، آن راگویند که دائم متوجه آخرت باشد و از راحت و لذت ...ادامه مطلب...
  • زاهد (فارسی به عربی): تقی، زاهد
  • زاهد (عربی به فارسی): ریاضت کش , مرتاض , تارک دنیا , زاهد , زاهدانه
  • زاهد (فرهنگ عمید): کسی که دنیا را برای آخرت ترک گوید و به عبادت بپردازد، پارسا، پرهیزکار،
  • زاهد (فرهنگ واژه‌های فارسی سره): پارسا
  • زاهد (حل جدول): پارسا
  • زاهد (واژه پیشنهادی): ورع کیش
  • زاهد (فرهنگ فارسی هوشیار): آنکه چیزی را ترک گوید و از آن اعراض کند پارسا، پرهیزگار
  • زاهد (فرهنگ فارسی آزاد): زاهِد، ترک کننده دنیا برای آخرت- پارسا و عابد- تُندخو- لَئیم (جمع: زُهّاد- زُهَّد)