معنی غافر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غافر. [ف ِ] (ع ص) نعت فاعلی از غفران. آمرزنده ٔ گناه. (ترجمان علامه ٔ جرجانی). آمرزنده و پوشنده ٔ گناه. (مهذب الاسماء) (غیاث):
همتش آن است تا غالب شود بر دشمنان
راست چون بر دشمنان غالب شود غافر شود.
منوچهری.
بیار باده که حافظ مدامش استظهار
به فضل و رحمت عام است و غافر معبود.
حافظ.
|| (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی چنانکه در دعا گویند: یا غافرالذنوب. || سوره ٔ غافر، سوره ٔ مؤمن است میان زمر و فصلت و آن چهلمین سوره ٔ قرآن است.

غافر. [ف ِ] (اِخ) (بطن...) موضع عن نصر. (معجم البلدان).

فرهنگ معین

(فِ) [ع.] (اِفا.) از نام های خداوند به معنای آمرزنده گناه.

فرهنگ عمید

آمرزنده، پوشندۀ گناه، بخشایندۀ گناه،
(اسم، صفت) از صفات و نام‌های خداوند،
(اسم) چهلمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۸۵ آیه، حم‌ اولی، مؤمن، طول،

حل جدول

آمرزنده

بخشاینده گناهان

فرهنگ فارسی هوشیار

آمرزنده گناه، آمرزنده و پوشنده گناه

فرهنگ فارسی آزاد

غافِر، سوره 40 قرآن که مکیّه است و 85 آیه دارد، نام دیگر این سوره «مُؤمِن» است،

غافِر، آمرزنده-بخشنده گناه- از اَلقاب الهی (جمع:غَفَرَه)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری