معنی تمرکز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تمرکز. [ت َ م َ ک ُ] (ع مص) مصدر برساخته است از مرکز: تمرکز قوا. تمرکز عائدات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در تداول امروز بمعنی فراهم آمدن و فراهم کردن استعمال شود.

فرهنگ معین

(تَ مَ کُ) (مص جع.) گرد آمدن در یک جا، گرد آوردن در یک جا.

مترادف و متضاد زبان فارسی

مرکزیت، مرکزگرایی

فرهنگ فارسی هوشیار

فراهم آوردن و فراهم کردن، مصدر برخاسته از مرکز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر