معنی کوی در فرهنگ معین

کوی

کوی

  • محله، برزن، مجموعه ای از ساختمان های مسکونی واقع در یک نقطه معین: کوی دانشگاه، راه فراخ و گشاد، گذر. [خوانش: (هَ یا هِ) (اِ.)]

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی کوی در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • کوی‌ (فارسی به انگلیسی): Alley, Court, Lane, Precincts, Street
  • کوی (لغت نامه دهخدا): کوی. (اِ) راه فراخ و گشاد راگویند که شاه راه باشد. (برهان). راه فراخ و گشاد. (ناظم الاطباء). راه فراخ و گشاده. معبر. گذر. (فرهنگ فارسی معین). || به معنی گذر و محله هم آمده است. (برهان). معروف است و آن سر محله و معبر و در خانه است، و کوچه مصغر آن است. (از آنندراج). محله. (ناظم الاطباء). محله ای در شهر. (از فرهنگ فارسی م ...ادامه مطلب...
  • کوی (عربی به فارسی): سوزاندن زخم بوسله داغ اتش یا داغ اهن
  • کوی (فرهنگ عمید): محله، برزن،
    شاهراه، راه فراخ،
  • کوی (حل جدول): محله و برزن
  • کوی (مترادف و متضاد زبان فارسی): برزن، محله، گذر، معبر
  • کوی (گویش مازندرانی): کدو
  • کوی (فرهنگ فارسی هوشیار): راه فراخ و گشاد را گویند که شاهراه باشد، گذر، معبر، محله