معنی چانه زدن در فرهنگ معین

چانه زدن

چانه زدن

  • پرحرفی کردن، سخن بسیار گفتن برای پایین آوردن قیمت چیزی. [خوانش: (~. زَ دَ) (مص ل.)]

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی چانه زدن در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • چانه‌ زدن‌ (فارسی به انگلیسی): Bargain, Dicker, Haggle, Spar
  • چانه زدن (لغت نامه دهخدا): چانه زدن. [ن َ / ن ِ زَ دَ] (مص مرکب) مُکاس. مُماکَسَه. تشویش کردن در بیع. سخن بیجا و زیاد گفتن در خریدو فروش. (ناظم الاطباء). اصرار مشتری در کم کردن بهای جنس. تقاضای خریدار کم کردن بهای متاعی را از فروشنده به اصرار. پرگوئی فروشنده با خریدار درباره ٔ قیمت جنس. تخفیف خواستن مشتری از بایع و زیاده خواهی بایع از مشتری. چان ...ادامه مطلب...
  • چانه زدن (فارسی به عربی): صفقه، مساومه
  • چانه زدن (حل جدول): مِکاس
  • چانه زدن (مترادف و متضاد زبان فارسی): تخفیف‌گرفتن، پرگویی کردن، پرچانگی کردن، چانه‌جنبانی کردن
  • چانه زدن (واژه پیشنهادی): لک لک
  • چانه زدن (فرهنگ فارسی هوشیار): (مصدر) بسیار سخن گفتن در هنگام خرید برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت.
  • چانه زدن (فارسی به ایتالیایی): trattare
  • چانه زدن (فارسی به آلمانی): Feilschen, Feilschen, Feilschen [verb], Geschäft (n), Geschäft (n), Handel (m), Handel (m), Handeln, Handeln, Sonderangebot (n), Sonderangebot (n)