معنی نزیه در فرهنگ معین

نزیه

نزیه

  • پاک و پاکیزه، خوش و خرم، باصفا، پاکدامن. [خوانش: (نَ) [ع.] (ص.)]

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی نزیه در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • نزیه (لغت نامه دهخدا): نزیه. [ن َ] (ع ص) نَزِه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). جای زیبا و دارای رنگهای نیکو. جای پاک و پاکیزه و دور از کشت و آبهای راکد و از کثافات و مگسهای حوالی شهر و دهات و از آب خیز دریا و فساد و بدی هوا. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مکان نزیه، مکان نَزِه. (منتهی الارب). خرم. (از دهار). جای خوش آب وهوا. رجوع به نَزِه ...ادامه مطلب...
  • نزیه (عربی به فارسی): بیطرف , بیغرض , راست بین , عادل , منصفانه , سرزنش نکردنی , ملا مت نکردنی , بی گناه
  • نزیه (فرهنگ عمید): پاک، پاکیزه،
    پاک‌دامن،
    جای باصفا،
  • نزیه (حل جدول): پاکیزه
  • نزیه (فرهنگ فارسی هوشیار): ‎ بی آک، پاکدامن، درستکار، پرهیزگار (صفت) پاک وپاکیزه، خوش وخرم باصفا. ‎، پاکدامن
  • نزیه (فرهنگ فارسی آزاد): نَزِیه، پرهیزکار، عفیف، پاکدامن، پاک و دور از پلیدیها، دور از شلوغی و مردم، پاکیزه و با صفا و خوش آب و هوا (مکان)، (جمع: نِزاه، اَنزاه، نُزَهاء)،