معنی فایده در فرهنگ معین

فایده

فایده

  • سود، بهره، سخن سودمند، جمع فواید. [خوانش: (یِ دِ) [ع. فائده] (اِ.)]

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی فایده در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • فایده‌ (فارسی به انگلیسی): Advantage, Benefit, Boon, Effect, Efficacy, Profit, Use, Utility
  • فایده (لغت نامه دهخدا): فایده. [ی ِ دَ / دِ] (از ع، اِ) فائده. سود. بهره. نتیجه: این قصه هرچند دراز است در او فایده هاست. (تاریخ بیهقی).
    گرچه موش از آسیا بسیار دارد فایده
    بیگمان روزی فروکوبد سرش خوش آسیا.
    ناصرخسرو.
    امید بسته برآمد ولی چه فایده، زآنک
    امید نیست که عمر گذشته بازآید.
    سعدی.
    قصه به هرکه م ...ادامه مطلب...
  • فایده (فارسی به عربی): استعمال، فائده، فاکهه
  • فایده (فرهنگ عمید): بهره، سود،
    نتیجۀ سودمند،
    [قدیمی] توضیح سودمند،
  • فایده (فرهنگ واژه‌های فارسی سره): بهره، سود، هوده
  • فایده (کلمات بیگانه به فارسی): سود، هوده
  • فایده (حل جدول): سود، نفع، بهره
  • فایده (مترادف و متضاد زبان فارسی): صرفه، منفعت، نفع، بهره، ربح، سود، اثر، تاثیر، خواص، خاصیت، حاصل، نتیجه
  • فایده (فرهنگ فارسی هوشیار): سود، بهره، نتیجه
  • فایده (فارسی به ایتالیایی): beneficio
  • فایده (فارسی به آلمانی): Anwenden, Anwendung (f), Belegen, Benutzen, Benutzung (f), Brauchen, Frucht (f), Obst (n), Vorteil