معنی ثالث در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ثالث. [ل ِ] (ع ص، اِ) نعت فاعلی از ثلث. || سوم. || سه کننده. || شخص خارجی: و هر راز که ثالثی در آن محرم نشود هر آینه از اشاعت مصون ماند. (کلیله و دمنه).
- شخص ثالث، در مرافعات آنکه نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادّعا کند. (اصطلاح عدلیه).

فرهنگ معین

سوم، آن که نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی مابه الادعا کند. [خوانش: (لِ) [ع.] (ص.)]

فرهنگ عمید

سوم،
* ثالث‌ ثلاثه: [قدیمی]
سوم از سه،
[مجاز] در مسیحیت، هریک از اقنوم‌های سه‌گانه، شامل پدر، پسر، و روح‌القُدُس،

حل جدول

سوم عرب

سوم

مترادف و متضاد زبان فارسی

سوم، سومین

فرهنگ فارسی هوشیار

شخص خارجی، سوم

فرهنگ فارسی آزاد

ثالِث، سوّم، سومین،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر