تمادح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تمادح. [ت َ دُ] (ع مص) همدیگر را ستودن. منه المثل: التمادح التذابح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فراخ شدن تهیگاه چارپا از سیری. تندح. (از اقرب الموارد).
فرهنگ معین
(تَ دُ) [ع.] (مص م.) یکدیگر را ستودن.
فرهنگ فارسی هوشیار
هم آفرینگویی (مصدر) یکدیگر را ستوددن هم را مدح کردن، (اسم) ستایش.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.