گرز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(گُ) [په.] (اِ.) عمود آهنین، کوپال.
فرهنگ عمید
از آلات جنگ که در قدیم به کار میرفته و از چوب و آهن ساخته میشده و سر آن بیضیشکل یا گلولهمانند بوده و آن را بر سر دشمن میزدند، دبوس، کوپال،
حل جدول
سلاح رستم
سلاح رستم، چماق رزم
عمود
مترادف و متضاد زبان فارسی
چماق، عمود، کوپال، گرزه
گویش مازندرانی
گرز، نوعی علف، متعلق به ارتفاعات البرز، با ارتفاع یک متر...
گاز، فشردن چیزی بین دندان ها، دندان های نیش سگ و گرگ و گربه...
هویج
فرهنگ فارسی هوشیار
نوعی آلات جنگ که در قدیم بکار میرفته و از چوب و آهن ساخته میشده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آنرا بر سر دشمن میزدند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.