معنی وروار در فرهنگ هوشیار

وروار

وروار

  • (اسم) برباره: لنبوئنهم من الجنه غرفا: بخدای که فرود آریم ایشانرا دربهشت درکاخهایی که آن بنلدترین خانه هاباشد واگربه ثاخوانی لنبوینهم بخدای که همیشه بداریم ایشانرا در ورواره های بهشت و ورواره را مخصوص کرد که ازخانه ها آن خوشترباشد. . .

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی وروار در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • وروار (لغت نامه دهخدا): وروار. [وَرْ] (اِ) کرسی و تخت پادشاه و نشیمن و اورنگ پادشاهی. || بالاخانه و غرفه و حجره ای که بر بالای حجره ای دیگر سازند. (ناظم الاطباء). رجوع به ورواره شود.
  • وروار (حل جدول): آبشاری در استان کرمان