معنی غشا در فرهنگ هوشیار

غشا

غشا

  • (اسم) هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا ء مخاطی بینی غشا ء فانی رحم غشا ء زلالی غشا ء رطوبت مفصلی غشا ء مخی عظام جمع: اغشیه. (اسم) هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده، قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند: غشا ء مخاطی بینی غشا ء فانی رحم غشا ء زلالی غشا ء رطوبت مفصلی غشا ء مخی عظام جمع: اغشیه.

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی غشا در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • غشا (فرهنگ عمید): (زیست‌شناسی) پوستۀ بسیار‌نازک،
    پوشش،
  • غشا (حل جدول): پوسته بسیار نازک
  • غشا (مترادف و متضاد زبان فارسی): پرده، جلباب، حجاب، غاشیه، غطا، پوسته، روبند، لفافه