معنی حدس زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حدس زدن. [ح َ زَ دَ] (مص مرکب) گمان کردن. پنداشتن. ظن بردن.

حل جدول

گمان کردن، احتمال دادن

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

گمان کردن، گمانه زنی

مترادف و متضاد زبان فارسی

پنداشتن، به‌قرائن در یافتن، در یافتن، گمان بردن، احتمال‌دادن، ظن بردن، برآورد کردن، تخمین زدن، گمانه زدن

فرهنگ فارسی هوشیار

انگاشتن گمان بردن (مصدر) دریافتن امری را گمان بردن: ((حدس میزنم که شما پیروز خواهید شد. ))

پیشنهادات کاربران

گمانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر