معنی تالار در فرهنگ هوشیار

تالار

تالار

  • (اسم) خانه ای باشد که بر بالای چهار ستون یا بیشتر از چوب سازند، اطاق بزرگ طویلی که باطاقهای دیگر راه داشته باشد. تختی یا خانه ای باشد که بر بالای چهار ستون یا بیشتر از چوب و تخته سازند، اطاق بزرگ، سالن

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی تالار در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • تالار (فرهنگ معین): (اِ.) اتاق بزرگ، سالن.
  • تالار (فارسی به انگلیسی): Hippodrome, Amphitheater, Amphitheatre, Saloon
  • تالار (لغت نامه دهخدا): تالار. (اِ) تختی یا خانه ای باشد که بر بالای چهار ستون یا بیشتر از چوب و تخته سازند. (برهان) (از فرهنگ اوبهی). عمارتی بود که چهار ستون بر چهار طرف صفه بر زمین فروبرند و بالای آن را بچوب و تخته بپوشند. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). تخت یا خانه ای که بر بالای چند ستون سازند. (ناظم الاطباء). اطاق چوبی که بر بالای چهار س ...ادامه مطلب...
  • تالار (فرهنگ عمید): اتاق بزرگ، سالن،
  • تالار‬ (فارسی به ترکی): salon, forum
  • تالار (حل جدول): سالن
  • تالار (مترادف و متضاد زبان فارسی): ایوان، صفه، سالن