bauernhof (m) به فارسی دیکشنری آلمانی
bauernhof (m)
-
کشتزار, مزرعه , زمین مزروعی , پرورشگاه حیوانات اهلی , اجاره دادن به , کاشتن زراعت کردن در.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ



