Pfrtner (m) به فارسی | دیکشنری آلمانی - جدول یاب

Pfrtner (m) به فارسی دیکشنری آلمانی

Pfrtner (m)
  • حمالی کردن , حمل کردن , ابجو, دربان , حاجب , باربر, حمال , ناقل امراض , حامل.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر