Passieren[verb] به فارسی | دیکشنری آلمانی

Passieren[verb]
  • روی دادن , رخ دادن اتفاق افتادن , واقع شدن , تصادفا برخوردکردن , پیشامدکردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر