Gleich به فارسی | دیکشنری آلمانی

Gleich
  • بزودی , زود, عنقریب , قریبا, طولی نکشید.

  • دوست داشتن , مایل بودن , دل خواستن , نظیر بودن , بشکل یا شبیه (چیزی یا کسی) بودن , مانند, مثل , قرین , نظیر, همانند, متشابه , شبیه , همچون , بسان , همچنان , هم شکل , هم جنس , متمایل , به تساوی , شاید, احتمالا , فی المثل , مثلا , همگونه.

  • همانند, مانندهم , شبیه , یکسان , یکجور, بتساوی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر