Farbton (m) به فارسی | دیکشنری آلمانی

Farbton (m)
  • سایه , حباب چراغ یا فانوس , اباژور, سایه بان , جای سایه دار, اختلا ف جزءی , سایه رنگ , سایه دار کردن , سایه افکندن , تیره کردن , کم کردن , زیر وبم کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر