Elend به فارسی | دیکشنری آلمانی

Elend
  • ناخوش , بیمار, ناساز, ناتندرست , مریض , مریض شدن , (سگ را) کیش کردن , جستجوکردن , علا مت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده , برانگیختن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر