jeter به فارسی | دیکشنری فرانسوی

jeter
  • دورانداختن , دست کشیدن از , متروک ساختن. , پرتاب , انداختن , پرت کردن , افکندن , ویران کردن. , دور انداختن , اشغال , چیز دورانداخته , چیز بی مصرف.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر