gens به فارسی | دیکشنری فرانسوی

gens
  • مردم , خلق , مردمان , جمعیت , قوم , ملت , اباد کردن , پرجمعیت کردن , ساکن شدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر