fumet به فارسی | دیکشنری فرانسوی

fumet
  • بو , عطر , ردشکار , سراغ , سررشته , پی , رایحه , خوشبویی , ادراک , بوکشیدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر