vatsa به فارسی | دیکشنری فنلاندی

vatsa
  • شکم , بطن, شکم , طبله , شکم دادن وباد کردن, یمینه , معده , میل , اشتها , تحمل کردن, شکم , معده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر