tallirenki به فارسی | دیکشنری فنلاندی

tallirenki
  • مرد , مهتر , داماد , تیمار کردن , اراستن , زیبا کردن , داماد شدن, مسافرخانه چی , مهمانخانه دار , مهتر, میراخور , مهتر اصطبل.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر