selvent به فارسی | دیکشنری فنلاندی

selvent
  • روشن کردن , واضح کردن , توضیح دادن, اشکار , زلا ل , صاف , صریح , واضح ,: روشن کردن , واضح کردن , توضیح دادن , صاف کردن , تبرءه کردن , فهماندن, متبلور کردن , متشکل کردن , شکل دادن, روشن کردن , توضیح دادن , شفاف , روشن, روشن فکرکردن , روشن کردن , تعلیم دادن, روشن کردن , درخشان ساختن , زرنما کردن , چراغانی کردن , موضوعی را روشن کردن , روشن (شده) , منور , روشن فکر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر