sekamelska به فارسی | دیکشنری فنلاندی

sekamelska
  • اشوب , اضطراب , جنبش , اغتشاش , هیاهو, قطع , شکستن, اختلا ل , مزاحمت, بال زنی دسته جمعی , لرزش , اهتزاز , بال و پر زنی , حرکت سراسیمه , بال بال زدن (بدون پریدن) , لرزیدن , در اهتزاز بودن , سراسیمه بودن , لرزاندن, اشوب , غوغا , پراشوب, غوغا , ناراحتی , پریشانی , بهم خوردگی , اشفتگی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر